پندار pen dar

این وبلاگ شامل مطالب علمی وفرهنگی و تفریحی میباشد

پندار pen dar

این وبلاگ شامل مطالب علمی وفرهنگی و تفریحی میباشد

والتر بروخ

دوران کودکی

والتر بروخ مخترع سیستم پال در تاریخ دوم مارس 1908 در شهر نیو اشتات (Neustadt) در آلمان غربی (سابق) به دنیا آمد. پس از تحصیلات ابتدایی و متوسطه وارد دانشکده فنی شد.

دوران جوانی

والتر بروخ در سال 1929 وارد دانشگاه شد. در زمان دانشجویی خود در یک اداره تحقیقاتی و طراحی متعلق به مجارستانی‌هابه نام Denes Von Miholy مشغول بکار شد. درست همان موقعی که اولین بار تلویزیون سیاه و سفید توسط بال نیپ کو (NIPKO) در معرض نمایش گذارده شده بود، بروخ علاقه خود را نسبت به تلویزیون ابراز کرده و دنبال این رشته را گرفت. در سال 1935 به استخدام شرکت تلفن (AEG) در آمد و در قسمت طراحی و تحقیقات شروع بکار کرد.

فعالیت بروخ در آزمایشگاه فیزیک

از همان ابتدا بروخ سعی می‌کرد برنامه‌های تئوری خود را با آزمایشات و تحقیقات توام سازد. در این رشته چنان شایستگی از خود نشان داد که آقای پروفسور شورتر (Prof-Fritz Schorter) او را دستیار خود کرده و در قسمت آزمایشگاه و تحقیقات فیزیک فعالیت خود را شروع کرد.

اولین اختراع بروخ

بروخ در سال 1936 موفق به ساخت دوربینی به نام ایکونسکپ (Ikonoskop) شد و با همان دوربین شخصا از بازیهای المپیک 1936 فیلمبرداری کرد. در سال 1937 در نمایشگاه بین المللی پاریس دستگاه فیلمبرداری ایکونسکپ به نمایش گذاشته شد. در آن سال دستگاه او به عنوان اعجاب انگیزترین اختراع به مردم جهان معرفی شد.

تاسیس آزمایشگاه فیزیک در برلین

در طی جنگ جهانی دوم ، بروخ در برلین یک آزمایشگاه فیزیک جهت تحقیقات و طراحی با کمک مهندسین و محققین فیزیکدان شوروی سابق افتتاح کرد که این آزمایشگاه معروف به فیزیک الکترونیک بود. بعد از جنگ جهانی ، یعنی در سال 1950 بروخ به کارخانه تلفن برگشت و دوباره کارش را در آنجا ادامه داد.

اختراع سیستم پال

در سال 1960 بروخ آزمایشات خود را درباره تلویزیون رنگی آغاز کرد و در این راه از کوشش و تلاش مضایقه نکرد تا اینکه موفق شد این سیستم را که به نوبه خود بی نظیر بود به مردم جهان هدیه کند. این سیستم بخصوص از نظر نیازهای جغرافیایی و اقتصادی طراحی شده بود. او در سوم ژانویه 1963 یک برنامه رادیویی انجام داد و سیستم خود را به دنیا معرفی کرد. در 25 اگوست 1967 تصویر رنگی از جایی به جای دیگر پخش شد و این افتخار بزرگی بود که نصیب مردم آلمان شد. این تنها سیستم رنگی می‌باشد که بشر با اعتماد و اطمینان کامل آن را برای پخش تصاویر رنگی بکار برد.

بزرگترین جایزه بروخ

بروخ جوایز متعددی را از مرکز تحقیقات و آزمایشگاه الکترونیک کشورهای آمریکا و انگلستان دریافت کرده است. ولی بزرگترین جایزه بروخ گرفتن انگشتر زیمنس (جایزه بزرگ تکنیک) بود. این جایزه به او و ورنرفون برای اختراع راکت V2 و راکت V4 تعلق گرفت.

نامگذاری سیستم پال

این مرد تمام موفقیتهای خود را زاییده تعلیم و تربیت جامعه خویش می‌دانست و معتقد بود که کشور او توانسته است او را در این راه یاری دهد و به موفقیت برساند. وی سیستم را به نام خود نامگذاری نکرد بلکه آن را پال نامید. به زبان آلمانی (PAL = Phase Alternation Line) ، آلمانیها بروخ را پدر تلویزیون نام نهاده‌اند.

مطالب درباره انیشتین

آلبرت انیشتین در چهاردهم مارس 1879 در شهر اولم که شهر متوسطی از ناحیه و ورتمبرگ آلمان بود متولد شد. اما شهر مزبور در زندگی او اهمیتی نداشته است، زیرا یک سال بعد از تولد او خانواده وی از اولم عازم مونیخ گردید. پدر آلبرت ، هرمان انیشتین کارخانه‌ کوچکی برای تولید محصولات الکترو شیمیایی داشت و با کمک برادرش که مدیر فنی کارخانه بود از آن بهره‌برداری می‌کرد. گر چه در کار معاملات بصیرت کامل نداشت. پدر آلبرت از لحاظ عقاید سیاسی نیز مانند بسیاری از مردم آلمان گر چه با حکومت پروسیها مخالفت داشت، اما امپراتوری جدید آلمان را ستایش می‌کرد و صدر اعظم آن «بیسمارک» و ژنرال «مولتکه» و امپراتور پیر یعنی «ویلهم اول» را گرامی می‌داشت.



img/daneshnameh_up/6/62/Einestein.png




مادر انیشتین که قبل از ازدواج پائولین کوخ نام داشت بیش از پدر زندگی را جدی می‌گرفت و زنی بود از اهل هنر و صاحب احساساتی که خاص هنرمندان است و بزرگترین عامل خوشی او در زندگی و وسیله تسلای وی از علم روزگار موسیقی بود. آلبرت کوچولو به هیچ مفهوم کودک اعجوبه‌ای نبود و حتی مدت زیادی طول کشید تا سخن گفتن آموخت، بطوری که پدر و مادرش وحشت زده شدند که مبادا فرزندشان ناقص و غیر عادی باشد. اما بالاخره شروع به حرف زدن کرد، ولی غالباً ساکت و خاموش بود و هرگز بازیهای عادی را که مابین کودکان انجام می‌گرفت و موجب سرگرمی کودک و محبّت فی مابین می‌شود را دوست نداشت.

آلبرت مرتباً و هر سال از پس سال دیگر طبق تعالیم کاتولیک تحصیل کرد و از آن لذّت فراوان می‌برد وحتّی در مواردی از دروس که به شرعیات و قوانین مذهبی کاتولیک بستگی داشت چنان قوی شد که می‌توانست در هر مورد که همشاگردانش قادر نبودند به سؤالهای معلّم جواب دهند او به آنها کمک می‌کرد.

انیشتین جوان در ده سالگی مدرسه ابتدائی را ترک کرد و در شهر مونیخ به مدرسه متوسطه «لوئیت پول» وارد شد. در مدرسه متوسطه اگر مرتکب خطایی می‌شدند، راه و رسم تنبیه ایشان آن بود که می‌بایست بعد از اتمام درس ، تحت نظر یکی از معلّمان ، در کلاس توقیف شوند و با درنظر گرفتن وضع نابهنجار و نفرت انگیز کلاسهای درس ، این اضافه ماندن شکنجه‌ای واقعی محسوب می‌شد.

ذوق هنری

ذوق هنری انیشتین چنان بود که او وقتی پنج ساله بود، روزی پدرش قطب نمایی جیبی را به وی نشان داد، خاصّیت اسرار آمیز عقربه مغناطیسی در کوک تأثیر عمیقی گذاشت. با وجود آنکه هیچ عامل مرئی در حرکت عقربه تأثیری نداشت، کودک چنین نتیجه گرفت در فضای خالی باید عاملی وجود داشته باشد که اجسام را جذب کند. وقتی که انیشتین پانزده ساله بود حادثه‌ای اتفاق افتاد که جریان زندگی او را به راه جدیدی منحرف ساخت.

هرمان پدر او در کار تجارت خویش با مشکلاتی مواجه شد و در پی آن صلاح را در آن دیدند که کارخانه خود را در مونیخ بفروشد و جای دیگری را برای کسب و کار خود ترتیب دهند. از آنجا که وی خوش بین و علاقمند به کسب لذّتهایی بود، تصمیم گرفت که به کشوری مهاجرت کند که زندگی در آن با سعادت بیشتری همراه باشد و به این منظور ایتالیا را انتخاب کرد و در شهر میلان مؤسسه مشابهی را ایجاد کرد. هنگامیکه وارد شهر میلان شدند آلبرت به پدر خود گفت که قصد دارد تابعیت کشور آلمان را ترک گوید. آقای هرمان به وی تذکر داد که این کار زشت و نابهنجار است.

دوران دانشجویی

در این دوران مشهورترین مؤسسه فنی در اروپا مرکزی به استثنای آلمان ، مدرسه دارالفنون سوئیس در شهر زوریخ بوده است. آلبرت در امتحان داوطلبان شرکت کرد، ولی بخاطر اینکه در علوم طبیعی اطلاّعات وسیعی نداشت درامتحان پذیرفته نشد. با این حال مدیر دارالفنون زوریخ تحت تأثیر اطلاّعات وسیع او در ریاضیات واقع شد و از او درخواست کرد که دیپلم متوسطه‌ای را که برای ورود به دارالفنون لازم است در یک مدرسه سوئیسی بدست آورد و او را به مدرسه ممتاز شهر کوچک «آرائو»که با روش جدیدی اداره می‌شد معرفی کرد.

بعد از یک سال اقامت در مدرسه مذبور دیپلم لازم را بدست آورد و در نتیجه بدون امتحان در دارالفنون زوریخ پذیرفته شد. با اینکه درسهای فیزیک دارالفنون آمیخته با هیچگونه عمق فکری نبود، باز هم حضور در آنها آلبرت را تحریک کرد که کتب جستجو کنندگان بزرگ این را مورد مطالعه قرار دهد. او ، آثار استادان کلاسیک فیزیک نظری از قبیل: بولتزمان ، ماکسول و هرتز را با حرص عجیبی مطالعه کرد. شب و روز اوقات او با مطالعه این کتابها می‌گذشت و ضمن مطالعه آنها با هنر استادانه‌ای آشنا شد که چگونه بنیان ریاضی مستحکمی ساخت. او درست در خاتمه قرن 19 تحصیلات خود راپایان داد و به مسأله مهم تهیه شغل مواجه شد.

از آنجا که نتوانست مقام تدریسی در مدرسه پلی تکنیک بدست آورد، تنها یک راه باقی ماند و آن این بود که چنین شغل و مقامی در مدرسه متوسطه‌ای جستجو کند. اکنون سال 1910 شروع شده و آلبرت بیست و یک سال داشت و تابعیت سوئیس را بدست آورده بود. او در هنگام داوطلب شغل معلّمی خصوصی گردید و پذیرفته شد. انیشتین از کار خود راضی و حتّی خوشبخت بود که می‌تواند به پرورش جوانان بپردازد، امّا بزودی متوجّه شد معلمّان دیگر نیکی را که او می‌کارد ضایع و فاسد می‌کنند و این شغل را ترک کرد.

بعد از این دوران تاریک ، ناگهان نوری درخشید و بعد از مدّتی در دفتر ثبت اختراعات مشغول به کار شد و به شهر «برن» انتقال یافت. کمی بعد از انتقال به شهر برن انیشتین با میلواماریچ همشاگردی قدیم خود در مدرسه پلی تکنیک ازدواج کرد و حاصل آن دو پسر پی در پی بود که اسم پسر بزرگتر را آلبرت گذاشتند. کار انیشتین در دفتر اختراعات خالی از لطف نبود و حتّی بسیار جالب می‌نمود وظیفه وی آن بود که اختراعات را که به دفتر مذبور می‌آوردند، مورد آزمایش اوّلیه قرار می‌داد.

شاید تمرین در همین کار موجب شده بود که وی با قدرت خارق العاده و بی‌مانند بتواند همواره نتایج اصلی و اساسی هر فرض و نظریه جدیدی را با سرعت درک و استخراج کند. چون انیشتین بخصوص به قوانین کلی فیزیک علاقه داشت و به حقیقت در صدد بود که با کمک محدودی میدان وسیع تجارت را به وجهی منطقی استنتاج کند.



img/daneshnameh_up/1/17/einstein.gif




کسب کرسی استادی دانشگاه

در اواخر سال 1910 کرسی فیزیک نظری در دانشگاه آلمانی پراگ خالی شد. انتصاب استادان این قبیل دانشگاهها طبق پیشنهاد دانشکده بوسیله امپراتور اتریش انجام می‌گرفت که معمولاً حقّ انتخاب خویش را به وزیر فرهنگ وا می‌گذاشت. تصمیم قطعی برای انتخاب داوطلب ، قبل از همه ، بر عهده فیزیکدانی به نام «آنتون لامپا» بود و او برای انتخاب استاد دو نفر را مدّ نظر داشت که یکی از آنها «کوستاو یائومان» و دیگری «انیشتین» بود. «یائومان» آن را نپذیرفت و پس از کش و قوسهای فراوان انیشتین این مقام را پذیرفت.

وی صاحب دو ویژگی بود که موجب گردید وی استاد زبردستی گردد. اوّلین آنها این بود که علاقه فراوان داشت تا برای عدّه بیشتری از همنوعان خود و بخصوص کسانی که در حول و حوش او می‌زیسته‌اند مفید باشد. ویژگی دوّم او ذوق هنریش بود که انیشتین را وا می داشت که نه فقط افکار عمومی خود را به نحوی روشن و منطقی مرتّب سازد، بلکه روش تنظیم آنها به نحوی باشد که چه خود او و چه استفاده کنند از نظر جهان شناسی نیز لذّت می‌برند.

هدف انیشتین این بود که فضای مطلق را از فیزیک براندازد، نظریه نسبیت سال 1905 که در آن انیشتین فقط به حرکت مستقیم الخط متشابه پرداخته بود، انیشتین با کمک اصل تعادل پدیده‌های جدیدی را در مبحث نور پیش بینی کند که قابل مشاهده بوده‌اند و می‌توانست صحت نظریه جدید او را از لحاظ تجربی تأیید کرد.

عزیمت از پراگ

در مدّتی که انیشتین در پراگ تدریس می‌کرد، نه فقط نظریه جدید خود را درباره غیر وی بنا نهاد بلکه با شدّت بیشتری نظریه خود را درباره کوانتوم نو را که در شهر برن شروع کرده بود، توسعه داد. با همه این تفاصیل انیشتین به دانشگاه پراگ اطّلاع داد که در خاتمه دوره تابستانی سال 1912 خدمت این دانشگاه را ترک کرد. عزیمت ناگهانی انیشتین از شهر پراگ موجب سر و صدای بسیار در این شهر شد، در سر مقاله بزرگترین روزنامه آلمانی شهر پراگ نوشته شد: «که نبوغ و شهرت فوق العاده انیشیتن باعث شد که همکارانش او را مورد شکنجه و آزار قرار دهند و به ناچار شهر پراگ را ترک کرد.»

انیشتین عازم شهر زوریخ گردید و در پایان سال 1912 با سمت استادی مدرسه پلی تکنیک زوریخ مشغول به کار شد. شهرت انیشتین به تدریج تا آنجا رسیده بود که بسیاری از مؤسسات و سازمانهای علمی جهان علاقه داشتند که وی به عنوان عضو وابسته با مؤسسه ایشان در ارتباط باشد. سالها بود که مقامات رسمی آلمان کوشش می‌کردند که شهر برلین نه فقط مرکز قدرت سیاسی و اقتصادی باشد، بلکه در عین حال کانون فعالیت هنری و علمی نیز محسوب گردد، به همین جهت از انیشتین دعوت به عمل آوردند. مدّت کمی بعد از ورود انیشتین به برلین ، انیشتین از زوجه خویش هیلوا که از جنبه‌های مختلف با او عدم توافق داشت جدا گردید و زندگی را با تجرد می‌گذارند.

هنگامی که به عضویت آکادمی پادشاهی انتخاب شد، سی و چهار سال سن داشت و نسبت به همکاران خود که از او مسن‌تر بودند بیش از حد جوان می‌نمود. در این حال همه انیشتین را در وهله اوّل مردی مؤدب و دوست داشتنی به نظر می‌آوردند. فعالیت اصلی انیشتین در برلین این بود که با همکاران خویش و یا دانشجویان رشته فیزیک درباره کارهای علمی مصاحبه و مذاکره کند و آنها را در تهیه برنامه جستجوی علمی راهنمایی کند.

انیشتین و جنگ جهانی اول

هنوز یکسال از اقامت انیشتین در برلین نگذشته بود که ماه اوت 1914 جنگ جهانی شروع شد. در مدّت جنگ جهانی اول ، روزنامه‌های برلین همه روزه از وقایع جنگ و شروع فتوحات ارتش آلمان بود. در عین حال انیشتین در منزل خود با دختر عمه خویش الزا آشنایی پیدا کرد. الزا زنی مهربان و خونگرم بود و همچنین او از شوهر مرحوم سابق خود دو دختر داشت، با اینحال انیشتین با او ازدواج کرد. جنگ بین المللی و شرایط معرفت النفسی که در نتیجه آن بر دنیای علم تحصیل گردید مانع از آن نشد که انیشتین با حرارت فوق العاده به توسعه و تکمیل نظریه ثقل خویش بپردازد.

وی با پیمودن راه تفکّری که در پراگ و زوریخ پیش گرفته بود توانست در سال 1916 نظریه‌ای برای ثقل و جاذبه عمومی بنا نهد که مستقل از نظریه‌های گذشته و از نظر منطقی دارای وحدت کامل بود. اهمیت نظریه جدید به زودی مورد تأیید و توجه دانشمندانی واقع گردید که دارای قدرت خلاق علمی بودند. تأیید تجربی نظریه انیشتین توجّه عموم مردم را به شدّت جلب کرده بود از این پس دیگر انیشتین مردی نبود که فقط مورد توجّه دانشمندان باشد و بس. بزودی وی نیز همچون زمامداران مشهور ممالک ، بازیگران بزرگ سینما و تئاتر شهرت عام بدست آورد.

مسافرتهای انیشتین

تبلیغات مخالف و حملاتی که علیه انیشتین می‌شد موجب گردید که در تمام ممالک جهان و در همه طبقات اجتماعی توجّه عموم مردم بسوی نظریه‌های او جلب شود. مفاهیمی که برای توده‌های مردم هیچگونه اهمیتی نداشته است و عامه ایشان تقریبا چیزی از آن درک نمی‌کردند، موضوع مباحث سیاسی گردید. انیشتین در این زمان سفرهای خود را آغاز کرد، ابتدا به هلند ، بعد به کشورهای چک و اسلواکی ، اسپانیا ، فرانسه ، روسیه ، اتریش ، انگلیس ، آمریکا و بسیاری کشورهای دیگر. امّا نکته قابل توجّه این است که وقتی انیشتین و همسر او به بندرگاه نیویورک شدند با استقبال شدید و تظاهرات پر شوری مواجه شدند که به احتمال قوی نظیر آن هرگز هنگام ورود یکی از دانشمندان رخ نداده بود.

انیشتین به آسیا و به کشورهای چین ، ژاپن و فلسطین سفر کرده است و این خاتمه سفرهای او بود. درسال 1924 بعد از مسافرتهای متعدد به اکناف جهان انیشتین بار دیگر در برلین مستقر گردید. حملات همچنان بر او ادامه داشت و نظریات او را به عنوان بیان افکار قوم یهود و به سود فاشیسم می‌دانستند، به این دلیل انیشتین به شهر پرنیستون در آمریکا می‌رود. بعد از چندی همسرش الزا در سال 1936 از دنیا می‌رود و خواهر انیشتین که در فلورانس بود به شهر پرنیستون نزد برادرش آمد.

در همین دوران انیشتین تابیعت کشور آمریکا را می‌پذیرد. انیشتین در سال 1945 طبق قانون بازنشستگی مقام استادی مؤسسه مطالعات عالی پرنیستون را ترک کرد. ولی این تغییر سمت رسمی ، تغییری در روش زندگی و کار او بوجود نیاورد. وی کماکان در پرنیستون بسر می‌برد و در مؤسسه مذبور تجسّسات خود را ادامه دهد.

آخرین سالهای زندگی انیشتین

این دوران تجسس در نیمه انزوای شهر پرنیستون با اضطراب و اغتشاش آمیخته ‌شده بود. هنوز ده سال دیگر از زندگی انیشتین باقی مانده بود، لیکن این دوره ده ساله درست مصادف با هنگامی بود که عصر بمب اتمی شروع می‌گردید و بشریّت تمرین و آموزش خویش را در این زمینه آغاز می‌کرد. بنابراین مسأله واقعی که برای او مطرح شد موضوع چگونگی پیدایش بمب اتمی نبود، با وجود اینکه منظور ما در اینجا دادن چشم اندازی مختصر از روابط انیشتین با حوادث بزرگ سیاسی آخرین سالهای زندگی او می‌باشد، باز هم اگر از دو موضوع اساسی یاد نکنیم همین چشم انداز هم ناقص خواهد بود. یکی از آنها نامه مشهور است که وی می‌بایست برای همکاری خود در شوروی سابق بفرستد و دوم شرح وقایعی است که در اوضاع و احوال فیزیکدانان آمریکایی ، خاصه دانشمندان اتمی ، در داخل مملکت خودشان تغییر بسیار ایجاد کرد.

اکنون می‌توانیم بصورت شایسته‌تری همه آنچه را که گهگاه موجب تیره شدن پایان زندگی وی می‌شد مشاهده کنیم و سرانجام روز هجدهم آوریل 1955 بزرگترین دانشمند و متفکر قرن بیستم ، پیغمبر صلح و حامی و مدافع محنت دیدگان جهان ، مردی که احتمالأ همراه با ناپلئون و بتهوون مشهورتر از همه‌ مردان جهان بوده است، در شهر پرنیستون واقع در ممالک متحده آمریکای شمالی از زندگی و تفکر و مبارزه دست کشید و از دار دنیا رفت و در گذشت.

همچنین ببینید

و چند لینک دیگر

فناوری نانو، امیدی تازه در امنیت اطلاعات

 

 
 

 

 

نانو
تاریخ فن آوری اطلاعات، با وجود قدمت نه چندان طولانی خود، شاهد پیشرفت های خیره کننده ای بوده، که روش های ذخیره، پردازش و تبادل اطلاعات را بارها و بارها دگرگون کرده اند.
اما به نظر می رسد، مسیری که پیشرفت های فن آوری اطلاعات، برای تولید سیستم ها و دستگاه های جدید و در نتیجه نرم افزارهای متناسب با آنها طی می کند، اکنون با وجود سایر دستاوردهای تکنولوژیک مانند فن آوری نانو، روندی صحیح و منطقی نباشد. متخصصان نرم افزار، در هنگام کار با نخستین رایانه الکترونیکی قابل برنامه ریزی، با نام ENIAC، باید کاملاً محتاط و با توجه عمل می کردند، ‌زیرا تنها یک اشتباه کوچک در برنامه نویسی، منجر به صرف کار و زمان بسیار زیادی برای مرور، بازبینی و عیب یابی کارت های پانچ حاوی اطلاعات و داده ها می شد.
علاوه بر این، برنامه های قابل نگارش توسط رایانه های ENIAC، به علت کم بودن حافظه این سیستم ها، لزوماً باید بسیار کم حجم و سبک طراحی می شدند. بیشتر بخوانید

 

 

خبرهای علمی گروه نابغه های ایران

عنوان:

ارزش غذایی یک لیوان شیر
لیوان شیری برابر با 250میلی لیتر داری خواص منحصر به فردی برای بهبود سلامت افراد است،که نبود آن نیز ضررهای زیادی برای بدن در پی دارد.

تأثیر مصرف

رشد و استحکام استخوان 

 ساخت سلول های عضلانی- انقباض عضلانی

فعالیت های هورمون تیروئید - انسولین - تیروکسین - هموگلوبین

حفظ تعادل مایعات بدن - تحریک پذیری عضله قلب - - تنظیم فشار خون - تنظیم مکانیسم بینایی

 مؤثر در فعالیت آنزیم ها - تشکیل پروتئین - ساخت متابولیسم پروتئین - تولید انرژی - مؤثر در فرآیند اکسیداسیون مواد غذایی و تولید انرژی - ساخت استخوان - فعالیت قلب و مغز  - ساخت آنزیم ها

 سلامت بافت های عصبی - سلامت پوست - رشد و نمو طبیعی

ساخت بافت های بدن - استخوان ها و رگ های خونی - کمک به جذب آهن - تنظیم غلظت کلسیم خون - ساخت گلبول قرمز و سفید خون - انعقاد خون   - خون سازی

کمک به جذب کلسیم و تشکیل دندانهای سالم  - سلامت دندانها - سلامت لثه و دندان

 

عوارض کمبود

کم خونی و در موارد حاد کم خونی کشنده - کم خونی در دوران حاملگی - افزیش فشار خون

نرمی استخوان - پوکی استخوان

خرابی و فساد دندانها

تولد زودرس - تولد نوزاد کم وزن - عدم رشد کافی

عوارض مشابه کمبود کلسیم

ناراحتی های پوستی  - وقفه در ترمیم ترک گوشه دهان - پوسته پوسته شدن اطراف دهان -  موارد شدید خون ریزی زیر پوست وتورم لثه

 تحریک چشم - شب کوری

سوء تغذیه - خستگی - کم اشتهایی - اختلالات عصبی - گیجی

 کاهش مقاومت بدن در مقابل بیماری های عفونی -  تورم بدن - تحلیل عضلات - بی حسی

 بزرگ شدن غده تیروئید ( بیماری گواتر )

افزایش تحریک پذیری - بیهوشی

 

 

وحشت از درد آزاردهنده است
تحقیقات نشان می دهد، وحشت از درد بیش از خود درد آزاردهنده است.

به گزارش سلامت نیوز به نقل از باشگاه خبرنگاران،نسترن عامری در تحقیقات پایان نامه ای خود به بررسی جزئیات حواس پرتی در بیماران پرداخت.
این پژوهش: با گرفتن تصاویر مغز از طریق انجام ام آر آی کاربردی در حین دادن شوک الکترونیکی به پاهای 32 نفر و بررسی مکانیزم عصبی ایجاد ترس در آنها نتیجه گرفته شد.
در این پژوهش آمده است: فعالیت بیشتری در نواحی مرتبط با درد و توجه مغز در افرادی که بی نهایت از این شوک الکترونیکی می ترسند دیده می شود.
نتایج پژوهش نشان می دهد؛ وحشت از درد نه از یک ترس ساده بلکه از توجه مغز به واقعه ناخوشایند ایجاد می شود و براین اساس پرت کردن حواس از واقعه دردناک می تواند باعث تسکین وحشت درد در اشخاص نشود.

 
 
 
سلولهای بنیادی ریشه دندان شیری
امروزه تحقیق روی سلولهای بنیادی به دانش پیشرفته ای تبدیل شده است که نه تنها در حیات علمی بلکه در مسائل سیاسی و اقتصادی کشورها نیز موثر قلمداد می شود.

سالهاست که این تفکر در دانشمندان شکل گرفته که با توجه به قابلیت تقسیم این سلولها می توان از آنها برای درمان استفاده کرد. این تفکر و تحقیق بتدریج به سمت طب جدیدی سوق داده می شود که از آن با عناوین Regenerative medicinیا Reparative medicin نام برده می شود.
از سلولهای بنیادی به عنوان سلولهای چند پتانسیل با قابلیت تشکیل کلونی نام برده می شود که توانایی تقسیم نامحدود و خودنوزایی و تمایز به انواع سلولها و بافتهای بالغ را دارند. سلولهای بنیادی به 2گروه سلولهای بنیادی جنینی و سلولهای بنیادی بالغ تقسیم می شوند. سلولهای بنیادی جنینی از توده سلولی داخلی جنین درمرحله بلاستوما و سلولهای بنیادی بالغ از بافتهای مختلف نظیر مغز استخوان ، بافت عصبی ، پوست ، شبکیه و اپی تلیال دندانی جدا می شوند.
در این طرح نوع دیگری از سلولهای بنیادی بالغ از پالپ دندان شیری انسان تخلیص شده که SHED نام گرفته است. از ویژگی های مهم این سلولها توانایی تشکیل ساختارهای مشابه کمپلکس دنتین پالپ است. این ساختارها متشکل از ماتریکس معدنی به همراه توبول هایی است که با ادنتوبلاست ها و بافت فیبروز حاوی رگهای خونی با آرایشی مشابه کمپلکس پالپ دنتین در دندان معمولی دیده می شود.
افتادن دندان های شیری و جایگزین شدن دندان های دائمی از نظر فیزیولوژیک فرآیندی فعال و ویژه است ؛ چراکه تکوین و جوانه زدن دندان های دائمی همزمان و هماهنگ با جذب ریشه دندان های شیری است. مشخص شده که در پالپ دندان های شیری سلولهای بنیادی وجود دارد که می توان از آنها همانند سلولهای بنیادی بند ناف به عنوان منبعی برای کاربردهای کلینیکی استفاده کرد. با توجه به این که جداسازی پالپ دندان های شیری در لحظات اولیه پس از لق شدن و افتادن این دندان ها امکان پذیر است می توان به کمک تکنیک های کشت سلولی و بیوتکنولوژی سلولهای بنیادی پالپ را جداسازی و تکثیر کرد و از آنها برای پیوندهای اتولوگ و مهندسی بافت دهان و دندان بهره برد.
در حال حاضر پالپ دندان های پیشین نرمال کودکان 7 - 8 ساله را که به طور طبیعی در حال افتادن است ، جدا می کنند و پس از آن سلولهای بنیادی پالپ (SHED) تخلیص و تکثیر می شوند.
به علاوه در مراحلی از تکثیر، این سلولها با تیمارهای مختلف به سلولهای چربی و استخوان تمایز داده شده اند. با توجه به این که نتایج اولیه تمایز این سلولها مثبت است ، امید است این سلولها بتوانند کاربردهای کلینیکی مختلفی داشته باشند. 


 

سریال بی بی سی درباره سرگذشت زمین پخش می شود

بی بی سی طی یک سریال عمده تلویزیونی سرگذشت کره زمین را از زمان تولد بیش از 4 میلیارد سال قبل آن بازگو خواهد کرد.

"زمین: زندگینامه" در ادامه سال جاری از کانال "بی بی سی 2" با اجرای دکتر ایان استوارت که مجری برنامه "سفرهایی از دل زمین" بود، پخش خواهد شد.

دکتر استوارت از برخی از دورافتاده ترین نقاط زمین بازدید خواهد کرد تا درباره پدیده هایی مانند سنگی آسمانی که تصور می شود برخورد آن به زمین باعث انقراض دایناسورها شد توضیح دهد.

سریال اخیر بی بی سی موسوم به "کره ای به نام زمین" 9 میلیون بیننده را در بریتانیا جلب کرد.

سری جدید توازن ظریف حیات در کره خاکی و همچنین چگونگی نوسان تاریخی آن میان فاجعه و شکوفایی حیات را تشریح خواهد کرد.

هر قسمت از این برنامه بر موضوع متفاوتی از توسعه زمین، از جمله آتشفشانها، اقیانوس ها و اتمسفر تمرکز خواهد کرد.

به گفته تلویزیون بی بی سی دکتر استوارت در جریان سفرهای خود توضیح خواهد داد چگونه دریای مدیترانه یک بار خشک شد و اینکه زمین یک بار کولاکی چند هزار ساله را تجربه کرد.

فیل دالینگ، تولیدکننده این برنامه گفت: "این داستان زمین است و اینکه سیاره ما، حتی اگر نوع انسان برای همیشه دوام نیاورد، چگونه یک موجود جان سخت متولد شده است."

http://news. nabegheha.

 
 

مقالات کاغذ سفید گروه نابغه های ایران

عنوان: یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان

سالها پیش در 12 آوریل 1961، زمانی که غرش مهیب موتورهای قدرتمند راکت حامل وستک۱ سرتاسر پایگاه فضایی بایکنور را در می‌نوردید، عصر جدیدی در تاریخ بشر آغاز شد که زندگی و فهم بشر از دنیای اطراف را اساساً تغییر داد.

در اوج رقابتهای فضایی دو ابر قدرت زمان، ‌اتحاد جماهیر شوروی که پیش از آن نیز تمامی رکوردهای اولیه تسخیر فضا را به خود اختصاص داده بود، بار دیگر گامی بلند برداشت تا نه تنها مردم شوروی را در این رقابت جهانی سرافراز کند بلکه جهان را وارد عصری تازه نماید، عصری که انسان توانست قدم از کره خاکی خود بیرون گذارد و برای اولین بار به فراسوی جو زمین سفر کند.

یوری گاگارین، سرنشین خوشبخت این فضاپیمای تاریخی اولین بشری بود که به فضا سفر کرد. مدار گرد حامل اولین و معروفترین فضانورد جهان پس از آنکه ۱۰۸ دقیقه با سرعت ۲۷۴۰۰  کیلومتر در ساعت، یکبار زمین را دور زد، اولین فضانورد جهان را به سلامت به زمین بازگرداند و بدینسان افتخاری بی‌نظیر برای یوری گاگارین و کشورش به ارمغان آورد. مداری که یوری گاگارین سوار بر وستک 1 پیمود، مداری بیضی شکل بود که حداقل 169 و حداکثر 315 کیلومتر از سطح متوسط زمین فاصله داشت و صفحه مدار با صفحه استوای زمین زاویه‌ای 65 درجه‌ای می‌ساخت تا فرود گاگارین را در خاک شوروی تضمین نماید.

در آن زمان برای اینکه کسی عنوان پرافتخار فضانورد را کسب کند می‌بایستی سوار بر فضاپیمای خود علاوه بر عبور از مرز فضا و قرار گرفتن در مدار قادر به بازگشت به زمین با کپسول فضایی خود نیز می‌بود. وستک 1 تنها قادر به بازگرداندن فضانوردان به جو زمین بود و شرایط لازم برای فرود نرم و ایمن بر سطح خاک در این کپسول فضایی دیده نشده بود. از این رو یوری گاگارین مجبور بود در ارتفاعی خاص از کپسول به بیرون پریده و با چتر نجات خود را به زمین برساند. از آنجا که این موضوع می‌توانست عنوان نخستین فضانورد جهان را از وی سلب نماید و در نتیجه چنین افتخاری عاید اتحاد جماهیر شوروی نیز نمی‌شد، سیاستمداران روسی تصمیم گرفتند این داستان را مخفی نگاه دارند تا اینکه این اواخر و پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی این موضوع علنی شد. (داستانی دیگر از مخفی کاری سران شوروی سابق در امور فضا)


...
داستان زندگی یوری گاگارین


یوری (نشسته) به همراه خواهر و برادرانش

در نهم مارس 1934، یک زوج کشاورز روسی که در منطقه کلوشینو واقع در حوالی مسکو روی یک زمین مشترک، کشاورزی می‌کردند، صاحب پسر بچه‌ای شدند که او را یوری نامیدند. 

یوری الکسویچ گاگارین سومین فرزند این خانواده بود که بعدها فرزند چهارمی نیز به آنها اضافه شد. مادر وی علاقه عجیبی به مطالعه داشت و پدرش نجار ماهری بود. از آنجاییکه پدر و مادر یوری به شدت کار می‌کردند تا معاش خانواده را تأمین نمایند، خواهر بزرگتر یوری از وی مراقبت می‌کرد. در خلال جنگ جهانی دوم، خانواده گاگارین نیز مانند بیشتر خانواده‌های روسی درد و رنج بسیاری را تحمل کردند. دو خواهر و برادر بزرگتر وی در سال 1943 به آلمان برده شدند و تنها پس از جنگ دوباره به وطن بازگشتند.

 معلم یوری خوب به خاطر داشت که وی دانش‌آموز باهوش و سخت‌کوشی بود و البته بسیار شیطنت می‌کرد. زمانی که معلم ریاضی یوری به نیروی هوایی ارتش سرخ پیوست، آرزویی عمیق در قلب این جوان ماجراجو ریشه دواند که بعدها منشاء اثرات زیادی شد.

یوری که مجبور بود زود به کار مشغول شود، کارگاه آهنگری را برگزید و اندکی بعد او را برای ادامه تحصیل در مدرسه عالی تکنولوژی انتخاب شد. در همان زمان یوری به عضویت کلوپ هوایی درآمد و پرواز با هواپیمای سبک را آموخت. این تفریح جدید که قسمت اعظم وقت یوری را اشغال کرده بود، دریچه جدیدی در زندگی وی گشود. یوری که سخت تلاش می‌کرد سرانجام در سال 1955 هر دو رشته را با موفقیت به پایان رساند. علاقه شدید وی به خلبانی باعث شد که پس از پایان تحصیلات وارد مدرسه آموزش خلبانی اُرنبرگ شود و در همانجا بود که با والنتینا گوریچوا، دختر جوانی که در 1957 با هم ازدواج کردند، آشنا شد. زمانی که یوری و والنتینا با هم ازدواج می‌کردند، یوری نشان (Wing) پرواز با میگ 15 را دریافت کرده بود.وی زمانی که مرد بزرگی شده بود، یک خصوصیت ویژه داشت. یوری بسیار کوتاه قد بودو فقط 157 سانتی‌متر قد داشت.

 در سال 1960 جستجوی وسیعی برای انتخاب 20 کاندید جهت حضور در برنامه فضایی اتحاد جماهیر شوروی آغاز شد. یوری یکی از آن 20 منتخب خوش‌شانسی بود که تمرینات شدید، وسیع و جدیدی را پشت سر گذاشت. در نهایت پس از آزمایشات فراوان پزشکی و فیزیولوژیکی و انجام تمرینات سخت یادگیری بودن در فضا، دو فضانورد باقی مانده بودند: یوری گاگارین و گرمان تیتوف. حدس زده می‌شود دلایل انتخاب یوری گاگارین به عنوان اولین فضانورد اتحاد جماهیر شوروی و همچنین دنیا، علاوه بر مسائل بدنی، آموزشی و تواناییهای وی برای بودن در فضا به اخلاق و روحیات او نیز وابسته بوده باشد. یوری مرد بسیار متواضع و خوش‌مشربی بود که علی‌رغم قد کوتاهش در جلسات و میهمانیها به چشم می‌آمد. در نقطه مقابل وی، گرمان تیتوف بسیار گوشه‌گیر و ساکت بود.


سرانجام در 12 آوریل 1961، یوری گاگارین سوار بر موشک فضاپیمای وستوک1 اولین انسانی شد که مرز فضا را گشود و قدم به دنیایی اسرارآمیز نهاد. یوری بسیار مشهور شده بود و یک شبه ره صد ساله پیمود. او به ناگهان از ستوانی ساده به درجه سرهنگی ارتقاء پیدا کرد و با سران حزب کمونیست نشست و برخاست می‌نمود.

اولیای امر زمانی که یوری در مدار زمین بود، امید کمی به بازگشت وی داشتند و فرض بر این بود که یوری در هنگام بازگشت به زمین خواهد مرد. یوری گاگارین پس از این سفر تاریخی به چهره سرشناس جهان تبدیل شد و اتحاد جماهیر شوروی از این چهره استفاده‌های سیاسی بسیاری کرد.

یوری گاگارین سرانجام در ۲۷ مارس ۱۹۶۸، در جریان یک پرواز تمرینی با هواپیمای میگ که بسیار مورد علاقه وی بود، کشته شد و فرصت آن را نیافت تا برای بار دوم زمین را از مدار و از فراسوی جو آن ببیند. اگرچه همواره نام یوری گاگارین به عنوان نخستین فضانورد جهان یاد می‌شود اما عقیده کارشناسان بر این است که اتحاد جماهیر شوروی قبل از یوری دو فضانورد دیگر را نیز به فضا اعزام کرده بود که متأسفانه هر دو بنا به دلایلی مرده‌اند. حدس زده می‌شود یکی از این دو نفر ولادمیر ایلیوشین پسر طراح معروف هواپیماهای ایلیوشین بوده است که در اثر تزریق اشتباه به مداری نادرست، هنگام بازگشت در چین به زمین برخورد کرد.
 

. شهرام یزدان‌پناه، پژوهشگر علوم و فناوری فضایی  .

.  ...     ...     ...     ...     ...     ...     ...  .

برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد یوری گاگارین، نخستین فضانورد جهان، مطالب زیر را نیز بخوانید:
      
... 
Russia In Space

       ... Yuri Alekseyevich Gagarin
       ... یوری گاگارین

 

 

 
 

__._,_.___